4 تکنیک مهم برای کسب مهارت ارتباط موثر و پایدار (مهارت کلامی)
مهارت ارتباط موثر چیست ؟
کسب مهارت ارتباط موثر یک بخشی از رشد و توسعه فردی محسوب میشود . و یکی از مهارت های مهم در زندگی است.
بیان صحیح افکار و احساسات به مخاطب و جلب رضایت او از برقراری ارتباط با ما و ادامه دار شدن این ارتباط نشانه ای از مهارت در ارتباط موثر است.
ارتباط موثر شامل مهارت کلامی و مهارت غیرکلامی ( زبان بدن ) میشود. در این مقاله نکاتی در مورد مهارت کلامی بیان می شود و در ادامه این سری مقالات در مورد مهارت و تاثیر زبان بدن در برقرارری ارتباط موثر صحبت خواهیم کرد.
چه ضرورتی دارد که مهارت در ارتباطات را یاد بگیریم؟
هر کدام از ما در جایگاه پدر یا مادر، همسر، کارمند یا مدیر، فروشنده یا خریدار و … نیاز داریم بتوانیم با مخاطبمان ارتباط برقرار کنیم تا در مقام خودمان فردی موفق باشیم.
برای موفق بودن در زندگی و کار نیاز به ارتباط با افراد دیگری داریم. این ارتباط بایستی موثر و پایدار باشد.
هر انسانی هرچقدر هم برای گذران اموراتش زیاد تلاش کند باز هم فارغ از ارتباط با دیگران نخواهد بود.
مهارت کلامی در ارتباط موثر
همه ما خوب میدانیم که یکی از ابزارهای ارتباطی در برقراری ارتباط موثر، کلام و زبان ماست. اغلب ما هم از دوستی و آشنایی و ارتباط با افرادی که به خوبی صحبت میکنند و بیان شیوایی دارند، لذت میبریم.
همچنین یکی از مهارتهای مهم در زندگی انسان مهارت کلامی و بیان است. چه بسا موقعیتهای خوبی را به دلیل عدم توانایی در انتقال درست و موثر مطلب از دست داده باشیم.
چه بسا بیان افکار ما که در خیلی مواقع درست هم بوده، دوست عزیزی را که مخاطب ما بودهاست از ما رنجانده باشد و یا در کلاس درس برای یک ارائه ساده دچار اشکال میشویم.
تلاش تیم توسعه فردی مرکز خانه آینه بر این بوده تا در سری مقالات ارتباط موثر بتوانیم نکاتی را در باب این موضوع بسبار تاثیرگذار در زندگی و ارتباطات افراد بیان کنیم.
”قیمت هر چیزی عبارت از آن مقدار زندگی است كه باید برای آن تلف كنیم!“
– هنری تورئو
بخش اول مهارت ارتباط موثر : در مکالمه با دیگران این جملات را هرگز نگو
در این مطلب چند کلمه برای شما خواهم گفت و از شما میخواهم با من همراه شوید و تمرین کنیم که این کلمات را از دایره لغات خودمان به مرور حذف کنیم. در بسیاری از مواقع عبارتهای مورد بحث را، به دلیل رایچ بودن و این که گزینه جایگزینی نداریم، بهکار میبریم در حالی که میتوانیم با استفاده از عبارتهای مناسبتر تاثیر بهتری را در مخاطب ایجاد کنیم.
در ادامه نمونههایی را بیان میکنیم :
- من که بهت گفته بودم …. (نگفتم این کار را نکن…)
فردی به هر دلیلی در کاری شکست خورده و یا از انجام کاری پشیمان شدهاست، گفتن این عبارت توسط ما، نه تنها دردی از طرف مقابل کم نمیکند که هیچ، بلکه او را ناراحتتر هم میکند. معمولاً زمانی که این عبارت را میگوییم، در ناخودآگاه خودمان حس برتری و دانستن بیشتر به ما دست میدهد.
- خسته به نظر میرسی؟
شاید داستان دانشآموزانی که یکی پس از دیگری به معلمشان گفتند که بنظر مریض شدهاید و این حس را به معلمشان منتقل کردند که مریض است تا کلاس تعطیل شود را شنیده اید، این جمله هم دقیقاً همین بلا را بر سر مخاطب ما میآورد.
فکر میکنم بهتر است بجای این عبارت که خستگی را بیشتر میکند، زمانی که چنین احساس کردیم بگوییم:”اوضاع چطوره؟ همه چیز روبراهه؟ اگر کاری داری بهم بگو تا کمکت کنم.”
- خسته نباشید.
این جمله تقریباً مشابه مورد قبلی است و میتوان به جرات گفت اکثر ما این عبارت را استفاده میکنیم. در هر وقت و هر مکان و در ملاقات با هر فردی آن را به کار میبریم و تصور میکنیم که ارتباط موثری برقرار کردیم در حالی که جملهای کاملاً منفی است.
بجای آن میتوان عبارت:”خدا قوت.” را استفاده کرد. عبارت:”وقت بخیر.” هم گزینه خوبی است.
- چقدر پیر شدی؟ چرا موهات اینقدر سفید شده و …
یکی از بهترین جملات برای برقراری یک ارتباط منفی این عبارت است.
این نوع عبارتها هم اصلاً حس قشنگی را منتقل نمیکنند. “چقدر پختهتر و با وقارتر شدی. چقدر پر ابهت تر شدی، چهرهات جذابتر شده و …” عبارت هایی هستند که میتوان جایگزین کرد.
انسانهای واقعاً كامیاب كسانی هستند كه آنچه را كه به آن نیاز دارند دنبال میكنند.“
– اسپنسر جانسون
بخش دوم مهارت ارتباط موثر : 5 روش راحت و مودبانه برای “نه گفتن”
برخی بر این تصورند که اگر بخواهند با دیگران رابطه پایدار داشته باشند حتما باید به درخواستهای آنان جواب مثبت بدهند. هرچند که اون درخواست مناسب و درحدود علایق و خصوصیات اخلاقی آن ها نباشد.
باید این باور را در خود ایجاد کرد که گاهی نه گفتن ها هم باعث میشود مخاطب به شخصیت و خصوصیات اخلاقی شما بیشتر آشنا شود و این رابطه موثرتر و پایدارتر بماند .
ولی در این میان نوع نه گفتن هم مهم است. در ادامه چند روش برای این مطلب بیان شده که بسته به نوع درخواست و شرایط درخواست و درخواست کننده هرکدام را میتوان به کار برد.
- کلمه «ممنونم» را اضافه کنید:
با اینکه کلمه «نه» به تنهایی خیلی خشن است اما اضافه کردن یک «ممنونم»، آن را بسیار دلپذیرتر میکند. وقتی از شما میخواهند کاری را انجام دهید که نمیخواهید، از طرف مقابل برای اینکه به فکر شما بوده تشکر کنید.
مثال:” نه، ممنونم. اما خیلی خوشحالم که من را برای همراهی فرزندت به شهربازی انتخاب کردی.”
- یک برنامه دیگر پیشنهاد دهید:
وقتی کسی از شما میخواهد کاری را انجام دهید که چندان رغبتی به آن ندارید، کار دیگری را پیشنهاد دهید که میتوانید برای او انجام دهید.
مثال:”متاسفم نمیتونم هفته دیگه از پسرت نگهداری کنم، اما اگه دوست داشتهباشی میتونم از دوستانم بپرسم که وقت این کار را دارند یا نه.”
به این ترتیب علاوه بر حفظ رابطه و نمایش توجهتون به پیشنهاد طرف مقابل جواب منفی خود را هم دادهاید.
- وقت بخواهید:
به جای اینکه فوراً بگویید “بله” (و بعد بخاطر آن پشیمان شوید)، از طرف مقابل بخواهید چند روز به شما وقت بدهد که فکر کنید.
مثال:”خوشحال میشم کمکت کنم هفته دیگه انباری خونتو تمیز کنی، اما نمیدونم برنامه هفته دیگم چیه؟ میتونم بعداً بهت خبر بدم؟”
- بگویید که نیاز ندارید:
به جای اینکه بخاطر خوردن لازانیایی که خواهر شما یا دوستتان مدام تعارفتان میکند، خودتان را اذیت کنید، بگویید که سیر شدهاید.
مثال:”الان سیر شدم ولی بدم نمیاد کمی با خودم ببرم خونه که بعداً بخورم.”
- ساده بگیرید:
گاهی وقتها مودبانهترین راه برای “نه” گفتن این است که خیلی ساده بگویید “نه” بدون هیچ توضیحی.
مثال:”متاسفم، نمیتونم.”
- مهمترین چیزی که باید بفهمید این است که گفتن «نه» کار زشت یا خودخواهانهای نیست. در واقع اگر زیاد “بله” بگویید، ممکن است سلامت احساسی و جسمی خودتان را به خطر بیندازید و وقت کمتری را بتوانید صرف رسیدگی به کارها و اهدافی که برای خودتان مهم است صرف کنید.
هنگام رفتار با مردم، به خاطر داشته باشید که شما نه با موجودات منطقی بلکه با موجودات احساسی طرف هستید.“
– دیل کارنگی
بخش سوم مهارت ارتباط موثر: 11 سوال ممنوعه
برای داشتن یک ارتباط خوب و موثر سوالهایی هست که بهتر است پرسیده نشود، چه در معاشرتهای اجتماعی و چه در روابط شخصی. خواه دوستانه باشد و خواه عاطفی. سوالهایی که یا وجهه ما را تحتتاثیر منفی خود قرار میدهد، یا در غیر این صورت طرف مقابلمان را آزرده و معذب میکند.
نگران نباشید، بیشتر این سوالها بدون اینکه پرسیده شوند، جواب داده خواهند شد، ولی با گذشت زمان و البته خواست و میل اشخاص.
برخی از آنها را با هم مرور میکنیم:
- هیچگاه درباره حقوق دریافتی فرد از او سوال نکنید. اینکه از شخصی درباره حقوق دریافتی شخص دیگری هم سوال کنید، به همان اندازه ناپسند و به دور از ادب است.
- پرسش درباره قیمت کالاها را صرفا مختص فروشندگان بدانید. بهتر است برای پرسیدن قیمت هر چیزی احتیاط کنید. از وسیلهای که همکارتان بهتازگی خریده تا هزینهای که برای مهد کودک فرزندش میپردازد، یا اجاره منزلش.
- در مورد اعتقادات مذهبی یا باورهای سیاسی اطرافیانتان کنجکاوی نکنید و شایسته است که اصل را بر عدم پرسش بگذارید. عدم بحث و صحبت در این زمینه به تقویت ارتباط شما و عدم ایجاد چالش کمک بسیاری میکند.
- چرا هنوز مجردی؟ یا چرا ازدواج کردی؟ اگر کسانی که مورد این پرسش واقع میشوند، به فن پاسخ و حاضرجوابی احاطه داشته باشند، بیشک پاسخی کنایهآمیز و دندانشکن برای آن خواهند داشت. پاسخی که به قطع کسی مایل به دریافتش نیست.
- کجایی؟ یکی از بدترین سوالاتی که میشود در ابتدای مکالمههای تلفنی از کسی پرسید، همین پرسش است. در هر شرایطی، اگر طرف مقابل بخواهد که شما از مکان دقیق حضورش مطلع شوید، خودش آن را داوطلبانه با شما به اشتراک میگذارد.
- سوال کردن درباره سن، وزن یا قد افراد هم جزو خطوط قرمز به حساب میآید. هر چند این به طرف مقابل هم بستگی دارد. برای مثال پزشکها یا اشخاصی که بسیار به ما نزدیکند را میتوان از این قاعده مستثنی دانست.
- آیا واقعا میخواهی این لباس را بپوشی؟ این فقط یک سوال نیست، بلکه یک توهین بستهبندیشده با شکلی متفاوت به سلیقه طرف مقابلتان است.
- اگر یک سوال بپرسم، قول میدهی که راستش را به من بگویی؟ بیشک یکی از بدترین سوالهای ممکن همین است. مطمئن باشید جوابی که خواهید شنید، خوشحالتان نخواهد کرد.
- فارغ از شیوع چشمگیر جراحیهای پلاستیک در بین بانوان و آقایان و پسندیده بودن یا نبودنش، هر گونه سوال با این موضوع از اشخاص به دور از ادب است.
- سوالهایی هست که پرسیده میشود صرفا برای اینکه تایید بگیرند. مانند به نظر تو من زیبا هستم؟ اینگونه پرسشها وجهه شما را در هر جایگاهی که باشید، خدشهدار میکند.
- اگر من روزی بمیرم، تو باز هم عاشق میشوی یا ازدواج میکنی؟ این قبیل سوالها را هرگز و هرگز از نامزد یا همسرتان نپرسید. نهتنها شنیدن این پرسش، بلکه پاسخش هم شما را ناخوشنود میکند.
برای مشاوره آنلاین یا حضوری با مشاوران خانه آینه کلیک کنید
تفکر برای یك ذهن ضعیف، به اندازه بلند کردن باری سنگین برای یك بازوی ضعیف، دشوار است.هر دو میخواهند به سرعت از شّر آن خلاص شوند .“
– آرتور شوپنهاور
بخش چهارم مهارت ارتباط موثر: قهر کردن
قهر یكی از انواع 9 بازی بد مرموز، پیچیده و اغلب اوقات بدجنس گرایانه زندگی است كه برای تخریب زندگی شناخته شدهاست و نوعی از خشم و عصبانیت است.
قهر با این منطق همراه است كه من چون كاری نمیكنم (اقدام عملی قابل مشاهده و ملموس) پس گناهی هم مرتكب نشدهام.
این در حالی است مثلاً كه اگر شما به فرزندتان غذا و دارو ندهید شما را به زندان میبرند.
یا شما اگر در مهمانی به كسی سلام كردید و او جواب نداد، او میتواند بگوید من كه كاری نكردم، ولی این نوعی خشم و عصبانیت است و بعد هم به دیگران این فرصت را میدهد كه چند جور متفاوت در این مورد فكر كنند و قضاوت كنند .
بنابراین، اینكه من هیچ كاری نكردهام یا حرفی نزدهام دلیلی بر اینكه من عیب و ایرادی ندارم یا كار بدی نكردم نخواهدبود .
اگر به پایههای موضوع نگاه كنید بسیاری از اوقات معنای این كار این است كه من از طریق رنج دادن ظاهری خودم میخواهم به شما رنج بدهم، بدون اینكه مسئولیت داشتهباشم. به عبارتی كسانی را كه مدعی دوستی با من هستند را از این طریق رنج میدهم .
ما زمانی كه به این دنیا می آییم با دو چیز روبرو هستیم:
یكی درد و دیگری لذت و رابطه برای ما دو تا معنا دارد. رابطه ای كه لذت بخش و شادیآفرین است و دیگری رابطهای كه دردآور و رنجآور است. به دلیل اتفاقات گذشته، من به این نتیجه میرسم كه رابطه یك جنگ و جدال است و پشت این ماجرا بجای اینكه مهر و محبت باشد، كینه و تنفر نشسته است .
اما كینه و تنفر را نمیتوان نشان داد. چون كه انسان آسیب میبیند. چون شما نمیتوانید به دیگران حمله كنید، چون آنها هم به شما آسیب میزنند. پس از یك مكانیزم دیگری استفاده میكنیم كه “قهر” است ، یعنی خودم را كمی رنج میدهم تا دیگرانی كه مدعی دوستی با من هستند هم رنج ببرند. در واقع ته وجود ما خشم و كینه و تنفر نشسته است .
من در كودكی هنگامی كه قهر میكردم همه را به زانو درآورده و به التماس وادار میكردم و یا من میخواهم میزان رنج شما و هم بعداً بطور مثال، علاقه یا احتیاج شما را نسبت به خودم اندازه بگیرم.
این بازی زشت و خطرناكی است، بازیای كه از سلامت روانی بهرهای ندارد، در زیر آن احساس بدی وجود دارد كه تو بد هستی و من بد هستم و در اخر رابطه بد است. هدف، برندهشدن در بازی است بدون اینكه چیزی را هزینه كردهباشیم .
قهر نوعی از خشم و عصبانیت فریبكارانه است كه از كودكی آموخته شدهاست و وسیلهای جهت كنترل است .
افراد باید بدانند از طریق كاری نكردن، بیگناه یا كمگناه نیستند. بلكه گناه آنها غالب اوقات بیش از كسی است كه بخاطر نارضایتی یا ناراحتی یا هر چیز دیگری، درست یا غلط فریاد میزند و اعتراض میكند و حرف میزند.
(دکتر فرهنگ هلاکویی)
موارد ذکر شده در بالا نکاتی در باب مهارت کلامی در داشتن ارتباط موثر میباشد که در مقالات بعدی موارد دیگر و روش های غیرکلامی را هم بیان خواهیم کرد.
با ما همراه باشید.
ادامه دارد ….
دیدگاهتان را بنویسید