کودک نابغه یا خوشحال؟
بیاییم به جای نابغه پروری ، کودکانمان را خوش حال پرورش دهیم .
اغلب خانواده ها تمایل دارند، کودکشان را فلان کلاس و مؤسسه ثبت نام کنند تا نابغه شود.
ولی در اغلب موارد، بعد از کلی رفت و امد، نتیجه ای جز خشم و اضطراب و افسردگی برای کودکشان ندارد .
اگر فرض کنیم که کودک بتواند یک عدد ۷ رقمی را در یک عدد ۵ رقمی ضرب کند و جوابش را در یک صدم ثانیه بگوید.
یا بتواند در ۱۶ سالگی لیسانس بگیرد ،
یا حافظ کل دیوان حافظ و سعدی و مولانا شود،
آیا آن وقت می تواند درست زندگی کند؟ آیا از زندگی لذت می برد؟
آیا مسایلش را حل می کند؟
یا می تواند درست تصمیم بگیرد؟
یا دوستی پیدا کند؟
یا اصلاً می تواند شاد باشد؟
کودکان ما نیازی به نابغه شدن ندارند،
اما نیاز دارند که بدانند چگونه بهتر و شاد زندگی کنند.
پی نوشت: نابغه بودن به خودی خود اشکالی ندارد، اما نباید از این موضوع غافل شد که این امر به تنهایی تضمین کننده شغل خوب و موفقیت نیست. (اگرچه اساسا موفقیت مالی و کاری تنها یک جنبه از موفقیت در زندگی است و متضمن سایر موارد نیست).
هر روزه شاهد عزیزان زیادی هستیم که علیرغم استعدادهای زیاد به دلیل همین نوع نگرش و نداشتن سایر مهارتهای زندگی، به موجودات تک ساحتی و تک بعدی تبدیل شدهاند. و عملاً موفقیت واقعی را بدست نیاوردهاند.
اما نکته ظریف دیگر این است که استعداد نبوغِ ذاتی، امری متفاوت است که در صورت توجه به آن همراه با پرورش سایر مهارتهای زندگی میتواند و ممکن است به نتایج خوبی منجر شود.
اما متاسفانه بسیاری از والدین این تصور را دارند که به هر شکل ممکن فرزندشان را به یک فرد استثنایی تبدیل کنند. که این امر اشکالات بسیاری زیادی دارد و متاسفانه این روزها والدین آرزوهای خودشان را در فرزندانشان دنبال میکنند و برخی هم با دامن زدن به این هیجان، از این ماجرا فقط به منافع خود فکر میکنند.
دیدگاهتان را بنویسید